زمستان 1385 - کافــــی نــــت مـــــاد . نــــت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زمستان 1385 - کافــــی نــــت مـــــاد . نــــت




کل بازدیدها:23851 .:. بازدید امروز:1
موضوعات وبلاگ

لینک به لوگوی من
زمستان 1385 - کافــــی نــــت مـــــاد . نــــت

دوستان من

جستجو در متن وبلاگ

جستجو:

اشتراک در خبرنامه
 

آرشیو

آهنگ وبلاگ

گل گلدون

 


وضعیت من در یاهو
  • تبـــریـــک نویسنده: فرزاد
    دوشنبه 85/10/18 ساعت 4:2 عصر

    عیدم مبارک .

    ازهمه کسانی که چه تلفنی و چه بوسیله اس ام اس عید رو به من تبرکی گفتن تشکر می کنم و همینجا براشون دعای خیر می کنم!!

    خوب بسه دیگه . اینگار بدجوری جو منو گرفته . به هر حال ممنونم


    نظرات دیگران ( )

  • بـــرنامـــه 90 نویسنده: فرزاد
    دوشنبه 85/10/18 ساعت 2:49 عصر
    هر دو شنبه شب عادل فردوسی پور به کمک میمهانان برنامه اش و با هنرمندی دیگر فوتبالیستها و مربیان برنامه ای شاد و مفرح و پربیننده را رقم می زند، این برنامه که سراسر بر پایه بداهه بوده و فاقد نویسنده و ایضاً سرپرست نویسندگان می باشد در حیطه طنز تصویری گوی سبقت را از تمام برنامه ها و مخصوصاً « باغ مظفر» ربوده است؛ متن زیر تنها گزیده ای کوچک از برنامه نود ( 11/10/85) می باشد، توضیح ضروری اینکه در این برنامه مثلث فردوسی پور، غیاثی و محصص کامل بود و نود شاهد یکی از بهترین برنامه هایش بود.
     
    1- فردوسی پور(خطاب به مهمانان): ۱۸۸۰۰۰ نفر جواب درست مسابقه رو دادند، پنج تا شماره انتخاب کنید،
    غیاثی: 8
    محصص: 18
    فردوسی پور: شماره های بالا هم انتخاب کنید،
    غیاثی: 118
    محصص: 190
    فردوسی پور: با توجه به اینکه ۱۸۸۰۰۰نفر در مسابقه شرکت می کنند، یک شماره خیلی بالا بگید،
    غیاثی: 999 (!)
    توضیح ضروری: حالا چه اجباریه عدد بزرگ باشه؟! شاید مهمانان برنامه بلد نباشند از 1000 بیشتر بشمارند!
     
    2-  بازی استقلال- سایپا نشان داده می شود،
    - بازیکن نیمکت نشین سایپا(که داور ادعا می کرد به خاطر فحاشی اخراجش کرده است): گوش های قهرمانی خیلی خوب کار میکنه، سال پیش هم در حالیکه عنایتی در سی متری اون بود گفت بهم فحش دادی و اخراجش کرد!
    - صحنه اخراج اکپرپور چندین نوبت جلو عقب میشود و بالاخره کارشناس داوری کشف می کند که احتمالاً اکپرپورهم فحش داده!
    فردوسی پور: اصولاً گوش های قهرمانی خوب کار می کنه ... خیلی ها رو با گوش هاش(!) اخراج کرده! ( در این لحظه صدای خنده تمام استدیو رو پر می کنه، پشت صحنه هم به خنده می افتند!)
    - توضیحات تکمیلی: علاوه بر اخراج این دو نفر به علت فحاشی، قهرمانی در مصاحبه با روزنامه خراسان ادعا کرد، ارزانی هم به علت فحاشی از زمین مسابقه اخراج شده است، یک موضوع جالب هم اینکه قهرمانی در پاسخ گزارشگر این روزنامه مبنی بر اینکه اضافه وزن دارید گفت:« لباس هایم تنگ بود وگرنه من چاق نیستم!»
     
    3- اخراج ارزانی! ( بازیکن سایپا)
    - اوج مظلومیت رو می شد در این صحنه دید:
    ارزانی و طالب لو با هم به سوی توپ تکل می روند، پاهایشان در هم گیر می کند، طالب لو بعد از تصاحب توپ یک لگد به ارزانی می زند، و بعد با دست هم یکی توی کله اش می زند، با توجه به لب خوانی یک عدد « کثافت» هم به ارزانی می گوید، بازیکنان درگیر می شوند ... داریوش یزدانی یکم کتک می خورد ... داور ارزانی را به کنار می کشد و مستقیماً به او کارت قرمز نشان می دهد!!
    - در حرکت آهسته معلوم می شود در هنگامیکه قهرمانی(داور)، ارزانی( بازیکن سایپا) را می خواهد از معرکه دور کند برچسب فیفای لباسش کنده شده و به لباس ارزانی می چسبد:
    لب خوانی های بنده از این حادثه:
    قهرمانی:  آرمم رو بده اذیت نکن!
    ارزانی:  ها!! چی میگی؟ « برو بابا»
    فردوسی پور: داور می تونه به خاطر اینکه یه بازیکن بهش بگه « بروبابا» اون رو اخراج کنه؟!
    غیاثی: با توجه به بند 6 صفحه 236 خط دوم جلد ششم این اجازه به داور داده شده فقط کارت زرد بده!
     
    4- خوشحالی معدنچی!
    معدنچی بعد گلی که به راه آهن می زند در جلوی دروازبان این تیم ( مثل بچه ها) بالا و پایین می پرد، آنقدر این عمل را انجام می دهد که بالاخره دوازبان راه آهن او را به سبک درودگر مورد ارشاد و راهنمایی قرار می دهد!
    و باز هم معدنچی،
    برنامه نود سریعاً حرکت پس از گل معدنچی در هفته قبل را نشان می دهد، معدنچی پس از به ثمر رسیدن گل  به سمت یکی از یاران حریف که نشسته است می رود و جلوی گوش او دهانش را باد می کند و زبانش را در می آورد و نوعی صدای ناهنجار( چیزی شبیه صدای [...] )در می آورد!
    غیاثی: چه کار کرد؟!
    فردوسی پور: یه صدای بد در آورد!
    غیاثی: بر اساس بند 9 اساسنامه ... اخطار کافیه!
     
    5- گل ابومسلم و خوشحالی توپ جمع کن ها!
    ابومسلم به ملوان گل می زند، ناگهان یک توپ جمع کن وسط زمین می آید و با باقی فوتبالیستها به شادمانی می پردازد،
    فردوسی پور: آقای غیاثی این فرد کیه؟!
    غیاثی ( با حالتی طعنه آمیز): راستش من این فرد رو نمی شناسم! ( برای دومین بار در طول برنامه صدای خنده از پشت صحنه هم می آید!)
     
     
    - سخن پایانی : با توجه به وجود قهرمانی ها، فیروز کریمی ها، معدنچی ها و ... فوتبال ما بدون نود و فردوسی پور هیچ جذابیت دیگری ندارد!

    نظرات دیگران ( )

  • مسیـــج عشقـــولانـــه (14) نویسنده: فرزاد
    یکشنبه 85/10/3 ساعت 9:3 عصر

    غروب شد خورشید رفت آفتابگردان به دنبال خورشید می گشت ناگهان ستاره چشمک زد آفتابگردان سرش را پایین انداخت گلها هرگز خیانت نمی کنن

    کس ویرانیم را حس نکرد... وسعت تنهائیم را حس نکرد... در میان خنده های تلخ من.. گریه پنهانیم را حس نکرد... در هجوم لحظه های بی کسی... درد بی کس ماندنم را حس نکرد... آن که با آغاز من مانوس بود... لحظه پایانیم را حس نکرد


    نظرات دیگران ( )